دووینیو در این کتاب به پیوند پیچیده تئاتر و اجتماع و نقش تئاتر در جامعه پرداخته است و از جمله به اینکه چرا تئاتری که متعلق به اعصار گذشته است (مثل تراژدی یونان) همچنان برای خواننده امروزی جذاب و خواندنی است. دووینیو در فصل چهارم از بخش اول این کتاب با عنوان «ریشهبستن تئاتر» از قول کارل مارکس، که این پرسش دغدغه ذهنی او نیز بوده مینویسد: «دریافت این نکته مشکل نیست که هنر یونان و حماسه، وابسته به اشکال توسعه اجتماعیاند. بلکه فهم این نکته مشکل است که چرا هنر و حماسه یونان هنوز موجب التذاذ زیباییشناختی ماست و هنوز برای ما از بعضی جهات، معیارهایی ارزشمند و نمونههایی دست نیافتنیاند.» همانطور که دووینیو در ادامه نقل میکند، پاسخ مارکس به این پرسش چنین است: «انسان نمیتواند دوباره کودک شود، مگر به ازای کودکمآبی، اما آیا از سادهدلی و صفای کودک لذت نمیبرد و گرچه به مرتبه برتری گام نهاده است نباید خواستار بازسازی حقیقت خود شود؟ آیا هر دوره گمان نمیبرد که در طبیعت کودکی، خوی و خصلت خاصش را با همه حقیقت طبیعیاش، دوباره تجربه میکند؟ چرا کودکی تاریخ بشریت که به زیباترین گونه در جایی شکفته شده است، چرا این مرحله از توسعه که دورانش به سر آمده است (و دیگر بازنخواهد گشت) برای ما، لطف و جاذبهای جاودانی نداشته باشد؟
عنوان : جامعهشناسی تئاتر
سال نشر : 1392
موضوع : نمایشنامه -- تاریخ و نقد
